ذهن خلاق، دست قوی


ذهن خلاق، دست قوی

در دومین نشست معماری فیلم مطرح شد؛

ذهن خلاق، دست قوی

 

به گزارش روابط عمومی انجمن صنفی طراحان فیلم سینمای ایران، در دومین جلسه از سلسله نشست های "معماری فیلم" که با همکاری آگراندیسمان و فرش فیلم برگزار شد، سهیل دانش اشراقی مهمان نشست بود.

آگراندیسمان تلاش می‌کند نگاهی دقیق‌تر به بحث صحنه و مدیریت هنری آثار سینمایی داشته باشد و عمق و گستره‌ی تصاویر سینمایی را واکاوی کند. مجموعه نشست‌های «معماری فیلم» این فرصت را فراهم می‌کند تا تجربه‌های دیدنمان را با تجربه‌های عملی طراحان صحنه تلفیق کنیم و با همراهان خود به اشتراک بگذاریم. بر همین اساس به سراغ نام‌هایی رفتیم که زاویه‌ی دیدشان و خط فکری آن‌ها جایگاه طراح صحنه را ارتقا بخشیده و غنای بصری ویژه‌ای به آثارشان اضافه کرده است.  

 در این جلسه به واسطه‌ی گستره‌ی کارها و فعالیت‌های این طراح سعی شد تا محتوای نشست به گونه ای طراحی شود تا بیش از هر چیزی در جریان پروسه‌ی کارهای حرفه‌ای او قرار گرفته و به میزان تاثیر گرافیک، طراحی کانسپت وطراحی صحنه‌ی تئاتر در کارهای سینمایی‌اش پی ببریم.

اگر سراغ ریشه‌ی واژه‌ی تکنیک (تخنه) را بگیریم که در اندیشه‌ی افلاطونی بر امر هنری ارجحیت دارد و به جای تقلید محاکات طبیعت به ساحت ابداع قدم می‌گذارد، بهتر می‌توانیم با شخصیت سهیل دانش اشراقی مواجه شویم. طراح صحنه‌ای که هم در معنای افلاطونی صناعت و بدعت می‌داند و در ساختن ذهنیت خلاق‌اش توانا است هم در معنای مدرن آرتیست است. ویژگی منحصر به فرد سهیل دانش اشراقی نزدیکی کانسپت‌ها و تصویرسازی‌هایش به واقعیت قابل لمس و مجسم است که از تسلط او به متریال و امکانات موجود برای ساخت حاصل می‌شود. در کنار تمام این تفاسیر، هم‌صحبتی با سهیل دانش اشرقی که در اصطلاح کیمیایی‌وار "قد حرف‌هایی که می‌زند قد کشیده است" برای ما بسیار لذت‌بخش بود.

بعد از گپ و گفت ابتدایی و روند شکل گیری شخصیت هنری سهیل دانش اشراقی به مقوله تئاترهایی که طراحی کرده پرداخته شد.«الیور توئیست»، اثری که به واسطه‌‌ی تعدد چیدمان‌های صحنه و فضاها، پویایی و حرکت دکور و تعهد تاریخی‌اش از اهمیت ویژه برخوردار است. در این بخش، نگاه دو طراح یعنی آلن استارسکی در الیور توئیست رومن پولانسکی و سهیل دانش اشراقی در این نمایش نسبت به فضاهای یکسان مورد بررسی قرار گرفت. سپس دانش اشراقی از پتانسیل‌های اجرایی سالن وحدت، سختی کار در مدت یک ماه و حربه‌های پرسپکتیوی‌اش در ساخت صحنه و دکور این تئاتر صحبت کرد. سپس رویکرد متفاوت علی سرابی و همکاری‌اش با دانش اشراقی در «مرد بالشی» و خلق فضایی با کانسپت خشونت بررسی شد. در ادامه به چالش‌های ساخت دکور و صحنه‌ی «نفرین قحطی زدگان» پرداخته شد. دراین اثر هم دانش اشراقی با پرسپکتیو و زاو‌یه‌ی دید مرسوم تماشاگر بازی کرده و زاویه‌ی نود درجه‌ی فضای معماری را در تئاتر تغییر داده است. همچنین به این نکته اشاره کرد که منبع الهام این آشپزخانه‌ی امریکایی، نشریات سبک زندکی و تصویرسازی‌های دهه سی و چهل آمریکایی بوده است.

با ورود به بحث سینما دربار‌ه‌ی جایگاه طراحی کانسپت و استوری برد در تعیین وضعیت طراحی صحنه و لباس، جایگاه دروبین، نحوه‌ی نورپردازی و پالت رنگی در فیلم  بحث شد. «مسخره باز» اولین اثری بود که در بخش سینما به آن پرداخته شد. اثری ابزورد با فضایی محدود و ایده‌هایی فانتزی. پرداختن به جزئیات در تک تک پلان‌ها، طراحی و چاپ گرافیک‌های محیطی صحنه، همکاری با گروه فیلم‌برداری و ایجاد جدارهای قابل جابه جایی از نکات ویژه‌ی این اثر بود که سهیل دانش اشراقی درباره‌اش صحبت کرد. اما در میان آثار شاخص این طراح صحنه که هنوز امکان نمایش عمومی پیدا نکرده اند؛ مثل «روز صفر»، «روشن» و «روزی روزگاری آبادان» بحث در مورد «خائن کشی» آخرین اثر مسعود کیمیایی پیگیری شد که به تعبیری کامل‌ترین کار سهیل دانش اشراقی تا به امروز است. فیلمی که مدیریت هنری آن یعنی تلفیقی از همکاری، طراح صحنه، طراح لباس و فیلم‌برداری تحسین بسیاری از اهالی سینما را برانگیخت. طراحی و ساخت دکورهای این فیلم، چالشی بوده است میان دانش اشراقی و کیمیایی که با تصویرسازی‌ها و طراحی کانسپت‌ها بر طرف شده است. توجه به جزئیات تصویر سازی، بهره‌گیری از تصاویر معماری واقعی گذشته که  در ذهن طراح و کارگردان وجود داشته منجر به خلق طراحی صحنه‌ی این فیلم شده است. 

در نهایت دومین نشست «معماری فیلم» آگراندیسمان و فرش فیلم با معرفی طراحی صحنه‌ی مورد علاقه‌ی مهمان پایان یافت؛ «شکل آب» به کارگردانی دل تورو و طراحی صحنه‌ی پاول آستربری فیلم منتخب سهیل دانش اشراقی بود.


برای ارسال نظر لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

ورود به حساب کاربری